عشق تو وسط قلبمه ، درست همینجا ، همین تو
یه بوسه بده واسه مریض میخوام ، آخه بوسه هات داره حکم دارو !
رفیق مثل کفش میمونه ، رفاقت مثل جاده !
خیلی سخته وسط جاده بفهمی پا برهنه ای
دستی ز کرم به شانه ی ما نزدی / بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیری ست دلم چشم به راهت دارد / ای عشق سری به خانه ی ما نزدی . . .
هر روز بی تو روز مباداست ، روزی شبیه به امروز
روزی شبیه به دیروز ، روزی شبیه به فردا . . .
در سینه دلی به وسعت غم دارم / بر زخم دلم نیاز مرهم دارم
هر چیز برای خود فراهم کردم / در زندگی ام تو را فقط کم دارم . . .
دوری فقط تعبیریست که فاصله ها از ما دارند ، اما بی خبرند از نزدیکی دلهایمان . . .
بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم / گیرم بخرندم ، به کسی کار ندارم
گر در هر دو جهانم نپسندد تو پسندی / من در دو جهان غیر شما یار ندارم . . .
بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم / تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم . . .
ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگویم / زیرا که تو در ساده ترین شکلی و پیچیده ترینی . . .
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست ؟ / من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست ؟
از تو هم دل کندم و هرگز نپرسیدم ز خویش / چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست ؟
ناگهان آیینه حیران شد گمان کردم تویی / ماه پشت ابر پنهان شد گمان کردم تویی
ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی / هر کجا زلفی پریشان شد گمان کردم تویی . . .
دیگری جز تو مرا این همه آزار نکرد
آنچه کردی تو به من هیچ ستم کار نکرد . . .
با رفیقت مثل چتر رفتار نکن که هر وقت بارون بند اومد ، فراموشش کنی
من نه آنم که روم جز تو پی یار دگر / یا به جز تو شوم طالب دیدار دگر . . .
.
از روستای چشم تو گذر کردم به شهر عشق / شهری که این غریبه در آن گم نمی شود . . .
.
طنین نبض بارانی / بلوغ چشمه سارانی
تو را من دوست می دارم / و می دانم که می دانی . . .
این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته / موج ماهی های عاشق را به ساحل ریخته
زاهدی با کوزه ای خالی ز دریا بازگشت / گفت خون عاشقان منزل به منزل ریخته .
ذوقم که میرسد به تو فعال میشود / دور از تو خاک میخورد و چال میشود
این عاشق خجالتی از شرم چشمتان / هر وقت میرسد به شما لال میشود
|